نگاهی به سند جدید امنیت ملی آمریکا 2025( محور های مرتبط با ایران و غرب آسیا )
درخصوص نسخه جدید امنیت ملی آمریکا National Security Strategy که اخیرا منتشر گردیده دید گاه ها و تحلیل های مختلفی در فضای سیاسی و رسانه های ایران وجهان ارائه گردیده است Etarh.com) ) لذا لازم است این موضوع بیشتر مرور و ارزیابی و مقایسه شود. چرا که بررسی آن از آنجا که رویکرد عملیاتی این کشور در دوران ریاست جمهوری چهار ساله ترامپ قلمداد می گردد علی الخصوص برای کشورهایی که در جبهه مقابل آن قرار دارند از هر لحاظ واجد ارزش و اهمیت دوچندان است تا آنجا که می تواند برخی راهبردهای بین المللی و ملی دیگر کشورها را تغییر داده و از خود متاثر سازد.
معمولا روسای جمهور آمریکا ویرایشی از سند ملی امنیت ملی این کشور با مشورت مقامات سیاسی و امنیتی و مبتنی بر اهداف و راهبردهای جدید ایالات متحده درزمان دولت خود ارائه می دهند. سند جدید که برروی سایت رسمی کاخ سفید نیز قرار گرفته وترجمه هایی از آن نیز ارایه گردیده است ویرایش جدید و باز تولیدی از راهبردهای دوره ترامپ است که اخیرا منتشر گردیده است. آنچه مهم است برخی تغییرات معنادار در این سند نسبت دوره ها و دولت های قبل آمریکاست که در ارتباط با ایران و غرب آسیا وجود دارد .
این سند ۳۳ صفحهای «راهبرد امنیت ملی آمریکا ۲۰۲۵» آنگونه که در خبر گزاری های رسمی وتحلیل های دیپلماتیک نیز آمده است، جهتگیری راهبردی دولت ترامپ برای آینده است که رئیسجمهور آمریکا برآن پای بند خواهد بود. لذا مطالعه و ارزیابی دقیق آن برای مدیران و مسولان و فعالان اقتصادی کشور توصیه می گردد.
و اما چند نکته اساسی و مهم در خصوص این سند :
-از لحاظ سیاسی با اعلام ناخرسندی سران اروپایی از جمله آلمان ، ایتالیا و دانمارک این سند را به عنوان پایان نظم 80 ساله آمریکا پس از جنگ جهانی دانستند.
- برخی تحلیل گران و استراتژیست ها این سند را درهم و برهم و ناموزون و دور از نظم و نظام معمول اسناد راهبردی و حاکی از ضعف اعلام نمودند.
-از منظر جهانی دوره جدیدی از بازگشت و واقع گرایی عملی به منظور خودیابی و تقویت قدرت ایالات متحده با تاکید بر نقاط قوت و ضعف خود شروع شده است.
- نوعی فاصله گرفتن از درگیری نزدیک با مسایل و مشکلات دیگران از جمله تروییکای اروپا ، غرب آسیا روسیه و هند حتی چین در این سند ملاحظه می شود(به جز اسراییل که تعهد دائمی است).
-افول دوران تک قطبی برای آمریکا، پایان حضور جهانی در منازعات بین المللی، فائق آمدن بر هزینه های سنگین اقتصادی و نظامی، باز تعریف نقش داخلی و خارجی و تمرکز بر نیمکره غربی با اولویت منافع این کشور از دیگر دلایل و نتایج این سند است.
-آمریکا در دوره پیش رو بدنبال موازنه سازی از دولت های همسو و همسود برای ایجاد نظم جدید و دلخواه با تضعیف نقش سازمان های بین المللی و اتحادیه ها ی مهمی همچون سازمان ملل و اتحادیه اروپا و مدیریت صحنه رقابت با چین و روسیه می باشد.
اما در خصوص خاورمیانه آنگونه که ترجمه و تحلیل گردیده است مهمترین بخشها و محورهای این سند و تاثیرات آن بر ایران عبارتند از :
1. تصویر کلان راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵: این سندکه با هدف بازتعریف اولویتهای جهانی آمریکا ، برخلاف اسناد دورههای قبل در زمان اوباما و بایدن به جای تاکید بر «تهدیدهای فراقاره » بر سه اصل ذیل استوار است:
- اولویت امنیت ملی و مسایل داخلی آمریکا (کنترل مهاجرین و مرزها ).
-مهار رقبای تجاری ، اقتصادی وتکنولژیک (اولویت ثانوی درگیری نظامی).
-تمرکز بر مناطق دارای بیشترین بازده اقتصادی و ژئوپلیتیک برای آمریکا (منفعت هژمونیک).
- حفظ رقابت با چین به عنوان رقیب اصلی وهمیشگی ، رقابت اقتصادی بیش از نظامی است(چین هراسی).
۲. تغییر برخی اولویتها ی مهم : یکی از شاخصترین آنها ، قرار گرفتن آمریکای لاتین به عنوان اولویت ویژه امنیت ملی آمریکا است. این تغییر یعنی دولت ترامپ به دنبال موضوعات ذیل است :
-بازسازی نفوذ خود در آمریکای جنوبی (دکترین مونروئه).
-مهار حضور اقتصادی چین و دیگران در آمریکای لاتین( سیاست کلی آمریکا ).
-کنترل و مدیریت مسیرهای انرژی و مواد معدنی.(راهبرد منفعت محور ترامپ).
این جهتگیری باعث میشود بسیاری از منابع راهبردی آمریکا که پیشتر در آسیا و خاورمیانه مصرف میشد، به سمت آمریکای لاتین منتقل گردیده و تمرکز جهانی آمریکا به سمت منطقه خود جابهجا شود.
۳. جایگاه منطقه غرب آسیا و خاورمیانه : این یکی از مهمترین تغییراتی است که بهطور مستقیم به ایران مرتبط می شود( تغییر نگاه آمریکا به خاورمیانه ).
-خاورمیانه دیگر «میدان دائمی بحران » تلقی نمیشود.
-منطقه فرصتمحور، اقتصادمحور و انرژیمحور معرفی شده است.
-آمریکا لشگرکشی و حضور نظامی مستقیم خود را کاهش میدهد.
-نقش امنیتی به کشورهای منطقه واگذار میشود( اسرائیل، عربستان ).
آمریکا از ین پس بهجای دخالت و مدیریت مستقیم بحرانها، هزینه ثبات منطقه را به کشورهای محلی منتقل می کند (ایفای نقش نظارتی و هدایت سیاسی ).
۴. جایگاه ایران در سند امنیت ملی ۲۰۲۵: موضع آمریکا نسبت به ایران در این نسخه، منفعل وغیر متمرکز و کماهمیتتر از اسناد قبلی است (نکات کلیدی):
-ایران دیگر تهدید اولویتدار یا فوری معرفی نشده است.
- سند فرض را بر افول تدریجی اقتصادی ایران گذاشته است.
-برخورد با ایران به متحدان منطقهای اسرائیل( امنیتی )وعربستان و امارات (منطقهای) وا سپاری شده است (دکترین دو ستونی نیکسون).
-آمریکا بدنبال فرسایش تجاری و اقتصادی ایران می باشد تا درگیر هزینههای عملیاتی(نظریه خودتخریبی کیسینجر) .
-این رویکرد یعنی واشنگتن کم تر بدنبال درگیری و حتی مذاکره است ( نظارت و مدیریت از دور).
۵. پیامدهای راهبرد امنیت ملی آمریکا برای ایران: پیش بینی شده این سند پیامد ذیل را به صورت مستقیم برای آینده ایران دارد ( افق کوتاهمدت و میانمدت ) :
-کاهش وزن ژئوپلیتیک ایران در سیاست جهانی: وقتی آمریکا خاورمیانه را در اولویت پایین قرار میدهد، نقش ایران نیز در محاسبات قدرتهای جهانی کاهش مییابد. در نتیجه، قدرت چانهزنی ایران در حوزههای انرژی، تجارت و دیپلماسی منطقهای تضعیف میشود.
- افزایش فشار منطقهای به جای فشار مستقیم آمریکا: مدیریت پرونده ایران به کشورهای منطقه سپرده شده است. این یعنی فشارهای کمتر اما پرهزینه تر، مداومتر و هدفمندتر خواهند بود و آمریکا تنها خطمشی کلان را تعیین میکند.
- تشدید فشار اقتصادی بهعنوان ابزار اصلی: در این سند برنامه تحریمی جدید و تمایل به اقدام نظامی دیده نمی شود . امریکا معتقد است اقتصاد ایران بهطور طبیعی در حال فرسایش است و همین موضوع، ابزار فشار مستمر خواهد بود.
- سیاست و ژئوپلیتیک منطقه دچار تغییر و تحول می شود، کشورهای منطقه تلاش میکنند از این تغییرات برای جذب سرمایهگذاری و فناوری وقدرت نظامی بیشتر استفاده کنند، ایران با چالشهای داخلی، سیاسی و اقتصادی روبرو است.
دریک بررسی و مقایسه تحلیلی با دکترین های قبلی روسای جمهور ایالات متحده و دکترین اخیر ترامپ می توان گفت این آموزه عناصری از سیاست های قبلی این کشور در زمان رییس جمهورهایی همچون ترومن ، نیکسون، ریگان ، بوش و....را در خود دارد اما روحیه خاص ترامپ بر منفعت و سودجویی تمام (پروژه محوری) در هرگونه رابطه با دیگران و فاصله گرفتن از منازعات وبحران های بی حاصل با توجه به ضعف تدریجی در صحنه منازعات ، این کشور را نسبت به قدرت گیری سه کشور چین وهند و روسیه در آینده بیش از گذشته نگران کرده لذا با مشغول داشتن اروپا به خود و اسراییل واعراب به هم، بدنبال فایق آمدن اول بر قاره آمریکا وسپس رقابت شانه به شانه با چین در تمامی حوزه های تجاری ،تکنولژی و.... خواهد بود. آنچه مهم است و نباید از نظر دور داشت تفکیک و جابجایی برخی اولویت ها و تغییر روش سخت به نرم به ویژه در حوزه ایران و غرب آسیاست که بدنبال مشغول کردن دیگران به مسایل گذشته و تمرکز خود بر حوادث آینده است تا کمتر تلاطمات و تهدیدات آن متوجه آمریکا شود.
البته معلوم است که این نمایه و ویرایشی از رویکرد نرم آمریکا ست و از این پس با فاصله گرفتن بیشتر از مسایل اروپا و روسیه و حتی اقدام به تضعیف این دو حوزه در صحنه رقابت بین الملل ، بیشتردر هماوردی با چین قدرت نمایی خواهد کرد. با این حال غرب آسیا به دلیل واقع شدن بر سر راه گذرهای انرژی و مواصلاتی و منبع منحصر به فرد نیرو و انرژی و جنگ و مقاومت دامنه دار مسلمانان و اسراییل در کنار وزن ژئو پولیتیک ، ژئو اکونومیک و ژئو استراتژیک هر سه هیچ گاه از ذهن دولت مردان آمریکایی محو نخواهد شد بنابراین آمریکا همچنان سیاست مهار (دکترین جرج کنان) در مورد ایران همانند روسیه ادامه خواهد داد تا به نظر خودشان فشار های سه گانه رسانه ای، اقتصادی، نظامی ناشی از تهدید و تحریم به نتیجه برسد غا فل از اینکه ایران و دیگران نیز رویکردهای جدید آمریکا را زیر نظر دارند و برای بقای کشور و ملت خود از هیچ کار و کوششی فروگذار نخواهند کرد.
24/9/1404